هر شب فکر میکنم چه کسی فردا صبح
با بوسه ایبر پیشانیت به تو «صبحبخیر» خوااهدگفت...
چه کسی دگمههای پیراهنت را خواهد بست
و چه کسیموهایت را که چون نور خورشید دلم
را گرم میکند شانه خواهد زد...
و چه کسی آندو چشم زیبا را خواهد بوسید...
دلم خوش ست به صدقه هایی که برای سلامتیتمی گذارم کنار...
و گرنه دوری تو بزرگترین بلایی ست
که با هیچصدقه ای دفع نمی شود... عزیزترینم
عاشقانه ها...
برچسب : نویسنده : رضا .ش a30 بازدید : 219
نه فقط از تواگر دل بکنم میمیرم
سایهات نیزبیفتد به تنم میمیرمspan>بین جان من وپیراهن من فرقی نیست
هر یکی را کهبرایت بکنم میمیرمspan>برق چشمان تواز دور مرا میگیرد
من اگر دستبه زلفت بزنم میمیرمspan>بازی ماهی وگربه است نظربازی ما
مثل یک تُنگشبی میشکنم میمیرمspan>روح ِ برخاستهاز من، ته این کوچه بایست
بیش از ایندور شوی از بدنم میمیرم
برچسب : نویسنده : رضا .ش a30 بازدید : 240
امروز عکس تنهاییم را قاب گرفتم
عکسی در ابعاد
سه در بی نهایت ... !!!
برچسب : نویسنده : رضا .ش a30 بازدید : 280
روز مرگم در آخرین نفس
فقط یک چیز به او خواهم گفت :
اونطوری نه ...
اینطوری میرن ... !
عاشقانه ها...برچسب : نویسنده : رضا .ش a30 بازدید : 274
می دانستم رویا بود ...
من و تو ؟!!!
بعید بود آن همه خوشبختی !!!!!
حتی در تصور خدا هم نبود !
حق داشت که برآورده نکرد ! ...
دعاهای من گناه بودند !
برچسب : نویسنده : رضا .ش a30 بازدید : 246
حال این روزهایم بسان کلافیست سردرگم...
پنجرهی اتاق را باز میکنم و مثل هر روز به تماشایدرختان آنسوی خیابان مینشینم...
برگها با دستان نوازشگر باد در رقصند...
کنجشکَکانعاشق مثل همیشه، پر هیاهو در جوش و خروشند و سمفونی دل انگیز زندگی در اینهیاهوی به ظاهر مبهم گنجشکها...
کمی آن طرفتر، قمریهای دوست داشتنی مثل همیشه آرام،کف کوچه را در جستجوی قوتی ناچیز کند و کاو میکنند
و زندگی، شاید همین است:
رقص برگها،هیاهوی گنجشکها و تکاپوی قمریها در خلوت بی عابر کوچه...
پنجره را میبندم...
و نگاهم هنوز آنسوی شیشههایغبار گرفته است.
خیره شدهام : به دورها، به کوهها به قلهها...
و زمین گویی از حرکتایستاده!
حالا دیگر سکوت اتاق با سکوت پشت پنجره یکی شده.
انگار اصلا از اول همینبوده : سکوت و سکون!
گنجشکی نبوده، هیاهویی نبوده و برگی نرقصیده!
به تو فکر میکنم...
به تو که روزی آرام دل بیقرارم بودی.
به تو که باید باشی و نیستی.
تو نیستی و منهر روز، سکوت سنگین پشت پنجره را با گنجشکها، قمریها و چنار پیر کوچه قسمت میکنم.
عاشقانه ها...برچسب : نویسنده : رضا .ش a30 بازدید : 243
از هجوم تنهایی می ترسم
از بلندای احساسم...
وحشت از ارتفاع قله ی بلند عشقت
مرا بر زمین پست فراقت میخکوب کرده
در ته درّه ی عمیق و ژرف بی کسی
از تاریکی انتظار می ترسم
و از نگاه سرد و بی اعتنایت
از لبخند هایت حتی، می ترسم
وقتی از آن من نبود!
شادی،"بی تو"، واژه ایست غریب
نکند تو هم می ترسی؟!
نکند قطب مخالف آهنربایم
که اینچنین گریزانی؟!
مرکز ثقل آرزوهایم!...
این محاط تن خسته را دریاب
شعاعی بکش تا قلب ویران من
دستانم پلی است تا تو...
پل آرزوهایم را ویران مکن!
عاشقانه ها...برچسب : نویسنده : رضا .ش a30 بازدید : 227
من هر روز و هر لحظه نگرانت میشوم که چه میکنی ؟
پنجرهیاتاقم را باز میکنم و فریاد میزنم:
تنهاییات برایمن ...
غصههایتبرای من ...
همه بغضها واشکهایت برای من ...
بخند برایمبخند ...
آنقدر بلند
تا من همبشنوم صدای خندههایت را ...
صدای همیشهخوب بودنت را
دلم برایتتنگ شده
دوستت دارم...
برچسب : نویسنده : رضا .ش a30 بازدید : 239
در مقابل احساس من
تو سکوت میکنی
مثل هر کس دیگر
تو سکوت میکنی
مثل هر روز دیگر!
واژه می میرد،
شعر میخشکد،
احساس من...
اشک میشود
میافتد
و در سکوت تو،
سکوت من،
سکوتِ سردِ دنیای خاموشم،
خاک میشود،
میپوسد!
عاشقانه ها...
برچسب : نویسنده : رضا .ش a30 بازدید : 206
دلتنگی هایم را دوستدارم
آن لحظه که به یاد تو هستم
و از دوریت دلتنگ میشوم
آن لحظه که از نبودن تو در کنارم
به آسمان و آسمانیان شکایت میکنم
و آن زمان که گریه های شبانه ام
مرحمی بر دل زخمی ام نمیگذارند
و
دوری این همه راه
و غیبت چشمهایت حس دیدن را
از چشمهای من میگیرند
تمام این لحظات و دقایق را
دوست دارم
چون میدانم که تمام من
به یاد توست و از دوری تو گریان است
و باز میدانم در این دقایق
چقدر دوستت دارم
کاش عمق کلامم را درک کنی
برچسب : نویسنده : رضا .ش a30 بازدید : 264